۱۳۹۳ دی ۲۴, چهارشنبه

مجاهدین و مکانیسم تکذیب

مجاهدین و مکانیسم تکذیب

با کمال مسرت شورای ملی مقاومت یا در واقع همان مجاهدین طی اطلاعیه ای به یک فقره تکذیب آکبند دست زدند. در این اطلاعیه که "تکذیب و توضیح" را در بالا و تاریخ 22 دیماه را در پای خود دارد آمده است "یک سایت وابسته به سپاه پاسداران ولایت فقیه (بی باک) از «تماس پشت پرده عبدالله مهتدی با مریم رجوی و شورای ملی مقاومت» خبر داده و «رهبران کنونی کومله» را متهم کرده است «در صدد هستند تا مدلی هم شیوه و محدود و انحصاری همچون مجاهدین خلق را تأسیس کنند. مدلی که رهبری گروه را شخصی مقدس و بدون کم وکاست نشان بدهد وتصویری هم شیوه امیر و خلفای دوران امپراطوری عثمانی را به نمایش بگذارند."  

اطلاعیه ادامه میدهد "اولا- ادعای هر گونه تماس با خانم رجوی و شورای ملی مقاومت صحت ندارد و کذب محض است. هدف از چنین جعلیاتی تفرقه اندازی های شناخته شدة حکومت آخوندی و ارگان‌های سرکوبگر آن، وادار کردن جریان‌ها و نیروهای مختلف و مخالف به موضعگیری علیه یکدیگر است. ثانیاً- نیازمند تفصیل نیست که خلیفه ارتجاع به شیوه معمول خود با فرافکنی و فرار به جلو، خلیفه گری را به مجاهدین و مخالفان خود نسبت می‌دهد. اما این قبیل ترفندها دیگر هیچ کودکی را در صحنه سیاسی ایران نمی‌فریبد."

بنا به محتوای صریح این اطلاعیه معلوم میشود که مجاهدین از وجود چیزی به نام تکذیب با خبر هستند و با مکانیسم آن اشنایی دارند و می دانند که یکی از ابزارهای موثر شفاف سازی،  رفع ابهام و سوء تفاهم در حوزه  عمومی استفاده از همین مکانیسم و ابزار "تکذیب و توضیح" است. یعنی این که اگر به شما اتهامی وارد کردند و یا تهمتی نسبت دادند میتوانید بیائید و خیلی ساده بگوئید تکذیب میکنم. درست مثل همین اطلاعیه اخیر که به روشنی گفته است "صحت ندارد و کذب محض است".

البته بگذریم که در این اطلاعیه با هوشیاری تمام فقط "تماس" مهتدی و مریم رجوی تکذیب شده و این که رهبری مجاهدین "شخصی مقدس و بدون کم وکاست" و "هم شیوه امیر و خلفای دوران امپراطوری عثمانی" است تکذیب نشده و یا با صراحت تکذیب نشده است!

با این حساب، این سئوال پیش میاید که مجاهدین که از وجود ابزاری به نام "تکذیب و توضیح" باخبر هستند و در همین اطلاعیه آن را به این خوبی و استادی به کار گرفته اند، چرا در موارد دیگری که منتقدین مجاهدین آنها را مورد نقد قرار داده و مواردی را حتی در قالب سئوال به آنها نسبت میدهند به جای این که از این ابزار استفاده کنند و موارد انتسابی را رد و "تکذیب" کنند و نادرست بودن آن را "توضیح" دهند به فحاشی و هتاکی و تهمت زنی و لجن پراکنی و تهدید متوسل میشوند؟

مجاهدین در این اطلاعیه به طور ضمنی انتساب خلیفه گری به خود را رد کرده اند اما در مقابل این موضوع که رهبری مجاهدین در جلسه ای "خواهر مجاهدی" را وادار میکند تا شال به کمر ببندد و برای او عربی برقصد، تا بحال سکوت کرده و مثلا اگر واقعی نبوده نه آن را تکذیب کرده و نه توضیح داده است! چرا؟

آیا اتهام خلیفه گری به مجاهدین را ضمنی یا غیر ضمنی باید تکذیب کرد اما رقص عربی برای رهبری را اگر صحت ندارد باید مسکوت گذاشت و تکذیب نکرد؟ چرا؟

ما به محتوای آنچه که در اطلاعیه مجاهدین تکذیب شده کاری نداریم و وقتی آنها میگویند صحت ندارد حتما ندارد و ما هم میپذیریم اما این مورد که شما زنان یا زنی را وادار کنید که برای رهبری عربی برقصد آیا عین خلیفه گری نیست؟ آیا مجلس هارون الرشید و داستانهای هزار و یک شب را تداعی نمیکند؟ آیا ضروری نیست تا این مورد را شفاف کرد و "توضیح" داد؟

شاید تماشای رقص عربی برای رهبری مفید و لازم بوده باشد بیائید و بگوئید لازم بوده و به کسی هم مربوط نیست و اگر رقصی در کار نبوده باز هم ایرادی ندارد "تکذیب و توضیح" را برای همین گذاشته اند چرا آن را تکذیب نمیکنید و بر این ماجرا نقطه پایان نمیگذارید.

ممکن است همچنان بگوئید این مورد به طور خاص ارزش تکذیب نداشته است، فرض کنیم درست میگوئید از این مورد و مواردی از این نوع که باز هم هست و ما میدانیم میگذریم و میپرسیم آیا هیچیک از نقدها و انتقادات و مواردی که انبوه منتقدین شما در مورد شما مطرح کرده اند و میکنند ارزش پاسخگویی یا "تکذیب و توضیح" نداشته است؟چرا؟

آیا بعد از انتشار همین تکذیبیه اخیر به طور منطقی نباید نتیجه گرفت که مواردی که منتقدین شما علیه شما گفته اند نادرست نبوده؟ چون اگر نادرست بود شما نشان دادید که بلدید حتما انها را تکذیب میکردید و حالا که تکذیب نکرده اید و تا زمانی هم که تکذیب نکنید باید آنها را واقعی و وارد دانست.

تخریریه صدا 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر