۱۳۹۳ اسفند ۱۵, جمعه

نگاهی به پیام مسعود رجوی برای درگذشت آندرانیک آساطوریان

نگاهی به پیام مسعود رجوی برای درگذشت آندرانیک آساطوریان

زنده یاد اندرانیک آساظوریان روز سوم اسفند ماه جاری در سن 73 سالگی در لوس آنجلس چشم از جهان فروبست.

یک روز بعد، یعنی چهارم اسفند مسعود رجوی به مناسبت درگذشت آندرانیک پیامی نوشتاری فرستاد.  پیام رهبری عقیدتی کوتاه بود و بجز در تیتر آن که آندرانیک به عنوان "پدر هنر و موسیقی جدید ایران" نامیده شده، تقریبا تمام پیام به نقل قولهایی از آندرانیک در تبلیغ و تجلیل از مجاهدین و شورای مجاهدین و به عبارتی در ستایش از خود رهبری عقیدتی است. این پیام در واقع به شکلی تنظیم شده که نه برای خاموشی یک استاد مسلم موسیقی که از آهنگسازان پیش‌کسوت موسیقی پاپ ایران بود، بلکه میتواند در تسلیتی برای مرگ یک سرباز صفر ارتش هم استفاده شود.

رهبری عقیدتی از همان ابتدای پیام، مستقیم به سراغ تبلیغات و بهره برداری برای خودش میرود و مینویسد "آندرانیک از اغاز گفته بود پیوستن به مقاومت و مبارزه علیه ستم، بزرگترین حرکت هنری یک هنرمند است. هر هنرمند واقعی در مقابل جامعه خود متعهد و مسئول است و باید هدفش در درجه اول آزاد کردن ملتش باشد. من به عنوان یک هنرمند از همه هموطنانم میخواهم که به مقاومت بپیوندند تا هرچه زودتر بتوانیم این خائنان ضد بشر را به سزای اعمالشان برسانیم. "

رجوی میافزاید آندرانیک در مورد شورا گفته بود "شورا همان جمعیت قدرتمندی است که با جان و دل و با تمام وجود دارد در صف مردم و در مقابل آخوندها میجنگد. این مثل خورشید روشن است. نمیشود آن را پنهان کرد و به این ترتیب جای من در این صف بوده و هست. من پیوستم تا اعلام کنم مردم و میهنم را دوست دارم، آزادی را دوست دارم و به آینده امیدوارم."

مسعود رجوی ادامه میدهد آندرانیک "در باره مجاهدین گفته بود جوهر معرفت و ایمانی که در این سازمان وجود دارد در هیچیک از احزاب دنیا دیده نشده و این توانایی بر پایه ایدئولوژیک و انسانی بنا شده است. در این سالها که در کنار مقاومت بودم احساس میکنم انسانهایی را یافته ام که احساس میکنم با افتخار میتوانم به آنها ایمان داشته باشم. آنها را پاکترین موجودات دنیا میدانم. یکپارچگی و  تشکل مقاومت و نظم و ترتیبی که در این نظام وجود دارد مرا حیرت زده کرده است."

به این که این حرفهای تبلیغاتی اساسا چقدر میتواند واقعی باشد و در چه شرایطی گفته شده و این که چه ضرورتی دارد که هنرمندی بخواهد در مورد یک جریان سیاسی مورد حمایت خود این گونه بازاری سخن بگوید فعلا کاری نداریم. شما فقط ملاحظه کنید تا اینجای این پیام یک صفحه ای هنوز حتی گفته نشده که آندرانیک چه موقع فوت شده کجا فوت شده و حتی اشاره ای ندارد که آندرانیک چه کارهای بزرگی طی سالیان برای مجادین انجام داده است. تمام تلاش این بوده که با فرصت پیش آمده حتی از جنازه او هم در تبلیغ برای رهبری و یا به گفته خودشان تیز کردن رهبری حداکثر استفاده یا سوء استفاده صورت بگیرد.

واقعا باید دید که رهبری عقیدتی به لحاظ روانی چه مشکلی و چه نیازی دارد که تمام فکر و ذکرش این است که دیگران را به مجیز گویی وادارد تا مجیزش را بگویند برایش هورا بکشند و به نحوی دورش بگردند؟! گویی این رهبری فقط با تملق و چاپلوسی است که تعریف میشود و تنها وقتی وجود دارد که کسانی قربانش بروند و برایش غش و ضعف کنند!

پیام به این شکل ادامه یافته که آندرانیک "در باره بیانیه ملی ایرانیان گفته بود مفهوم بیانیه ملی در یک کلام مرزبندی بین نیروهایی است که طرفدار حاکمیت ملی ایران هستند و نیروهایی که بهر شکل و بهر زبان معتقد به ولایت فقیه بوده اند. آندرانیک تا پایان هم میگفت یک اشرفی مجاهد هستم و اشرفی مجاهد خواهم ماند."

این پیام حدود 550 کلمه است که چنان که ملاحظه کردید اساسا تماما به تبلیغات برای رهبری عقیدتی اختصاص داده شده و حتی در حد یک پاراگراف از این پیام به شخص آندرانیک و ارزشهای وجودی او حتی اشاره هم نمیکند. از نظز مسعود رجوی اگر آندرانیک ارزشی هم دارد این ارزش، تخصص و تجربه هنری او نیست بلکه ارزش آندرانیک این است که "اشرفی" است نه اینکه یک موزیسین بزرگ است، موزیسینی که میتوانسته بهر حال از یک مقاومتی هم حمایت کند.

ممکن است گفته شود که رهبری عقیدتی به دلیل عدم آشنایی با حوزه هنر موسیقی به موقعیت ویژه شادروان آندرانیک در این پیام نپرداخته است، داستان اما غم انگیزتر از این حرفهاست؛ در دستگاه معرفتی رهبری عقیدتی نه این که تخصص جایی ندارد، بلکه انسان نیز از بابت انسان بودن واجد هیچ ارزشی ویژه ای نیست بلکه درست مانند اشیا وقتی دارای ارزش است که برای رهبری عقیدتی مفید فایده و به درد بخور باشد. از اینرو مهم نیست که آندرانیک در کار هنر موسیقایی چه جایگاهی دارد بلکه مهم این است که گفته باشد "من اشرفی هستم" و همین کفایت می کند تا این گفته او در صدر پیام رهبر عقیدتی نقل شود و بیاید.

باری، دریغ از این که رهبر عقیدتی در این پیام به اصطلاح تسلیت حتی یک بار بگوید که یاد آندرانیک، خاطره آندرانیک و یا زحمات و کارهای آندرانیک را گرامی میدارد. گویی آندرانیک در تمام زندگی هفتاد و چند ساله و عمر حرفه ای خود چیزی جز ستایش از مجاهدین و رهبری مجاهدین و این که "آندرانیک اشرفی" است نکرده و نگفته است.
تحریریه صدا